ْآرشیو مطالب 88 - همه چی از همه جا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همنشینی با حکیمان، زندگی بخش خردها و درمان جانهاست . [امام علی علیه السلام]
امروز: شنبه 04 خرداد 31

 

 

شبی خواب دیدم که با خداوند در کنار ساحل دریا قدم می زدم...
بر شن های ساحل دریا دو رّد پا نمایان بود که یکی از آنها رّد پای من و دیگری رّد پای خداوند بود.

صحنه های زندگیم از مقابل چشمانم می گذشتند.

 زمانی که آخرین صحنه زندگی در جلوی چشمانم بسته شد? به رّد پاهای روی ساحل نگریستم.

 تنها یک رّد پا بر ساحل نمایان بود، فهمیدم که این رّد پا متعلق به غمناک ترین و سخت ترین

زمان های زندگیم بوده و این مسئله مرا ناراحت کرداز خداوند پرسیدم:خدایا زمانیکه تصمیم گرفتم

 تو را پیروی کنم تو به من گفتی که در تمام مسیر زندگی با من خواهی بود.

نمی دانم چرا زمانی که بیشتر از همیشه به تو نیازمند و محتاج بودم تو مرا ترک کردی؟

 او زمزمه کرد:فرزند ارزشمندم من تو را دوست می دارم و هرگز تو را ترک نخواهم کرد.

 وقتی تو تنها یک رّد پا دیدی آن زمانی است که در سختی هایت من تو را بر دوش خود حمل کرده ام. 



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 7:24 عصر | نظرات دیگران(بدون)

    با توجه به سال صرفه جویی پیشاپیش

    عید فطر ،

    غدیر ،

    یلدا ،

    نوروز 89 ،

    تولدم ،

     تولدت ،

     مبارک

     



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 7:24 عصر | نظرات دیگران(بدون)

     پنجره

    عاشق پنجره ام

    عاشق چشم سیاه

    که صبور و منتظر به افق دوخته چشم

    عاشق رنگ شبم رنگ زیبای سکوت

    تک و تنها و غریب در تو غوطه ور شدن

    مثل باران نجیب عاشق ریختنم

    عاشق نام توام ..... همه زندگی ام



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 7:24 عصر | نظرات دیگران(بدون)

     

    کنارم بخواب و
    به دورم بتاب و
    از این لب بنوش
    چو تشنه که آب وگل آتشی تو
    حرارت منم من
    که دیوانه ی بی قرارت منم من

    خدا دوست دارد لبی که ببوسد
    نه آن لب که از ترس دوزخ بپوسد
    خدا دوست دارد من و تو بخندیم
    نه در جاهلیت بپوسیم بگندیم

    بخواب آرام پیش من
    لبت را بر لبم بگذار
    مرا لمسم و کن و دل را
    به این عاشق ترین بسپار بخواب آرام پیش من
    منی که بی تو میمیرم
    لبت را بر لبم بگذار
    که جان تازه میگیرم



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 7:24 عصر | نظرات دیگران(بدون)

     

    تو اونجا و من اینجا

    تنها شدیم دوباره

    بیا من و تو ما شیم

    یه دست صدا نداره

    بیا سنگ صبورم

    غصه ها رو دور بریز

    قرارمون یادت رفت

    توی یه عصر پاییز

    گفتی می آی و با عشق

    دست همو و می گیریم

    به همدیگه قول می دیم

    تنها جایی نمی ریم

    گفتی ترانه هاتو

    واسم هدیه می یاری

    پس تو ترانه عشق

    نکنه دوستم نداری؟

    نامه رسید به دستم

    عاشق شدی دوباره

    وقتی اینو شنیدم

    دلم می خواست بباره...

    باور کنم که رفتی؟

    یا شوخی و فریبه؟

    نکنه اگه اومدی

    با من بشی غریبه؟

    پس اون قرارا چی شد؟

    همه تو تقویمامه...

    نگاهی عاشقونه

    قلبتو با خودش برد؟

    ...

    ...

    ...

    هنوز امید نمرده

    می بخشمت بهونم

    نامه رو پاره کردم...

    منتظرت

                           می مونم...



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 7:24 عصر | نظرات دیگران(بدون)
    <   <<   31   32   33   34   35   >>   >
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مردم انتخاباتی میآفرینند که دشمن را خشمگین کند
    تصاویری از احمدی نژاد
    فرزندان احمدینژاد چای ریاستجمهوری را نمیخورند
    مردم انتخاباتی میآفرینند که دشمن را خشمگین کند
    میر حسین امیدوار می باشد که ...
    آلبوم جدید و فوق العاده زیبای بنیامین بهادری با نام 88
    [عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا