ْآرشیو مطالب 88 - همه چی از همه جا
همگان را به شتاب خواهانند و همگان مهلت جویانند ، و همه را وقتى معین نهاده‏اند و آنان درنگ مى‏کنند و از کار باز ایستاده‏اند . [نهج البلاغه]
امروز: دوشنبه 04 تیر 30

سلام

چند دقیقه پیش یه کوئیز دیدم توو فیس بوک : شما شبیه کدام یک از استادهای کامپیوتر دانشگاه (واسه این اسم دانشگاه حذف شد که توو گوگل ایندکس نشه !) هستین؟
من جواب دادم ، گفت کاظمی تبار !
کلی خندیدم. بچه های سیستم همه از امتحانی که دادن شاکی بودن امروز. خدا رو شکر که من سوال نداده بودم. الآن که اینو ببینن ،‏ احتمالا منو می کشن ( مضموم به "ک" ) D:

امروز اتفاق خاصی نیافتاد.

وقتی که غروب آنلاین شدم ، خوندن در مورد دو چیز خوشحالم کرد. یکی GPRS و یکی هم توئیتر !
توئیتر بیشتر.
من وقتی می خواستم کد توئیتر رو بذارم توو وبلاگم ، میشه گفت کلی! توو اینترنت سرچ کردم !
خیلی جاها خودشون کد نوشته بودن و روش های ابداعی بود. تا اینکه یه جا خوندم که گفت بابا خود توئیتر این امکانو گذاشته !

چیز دیگه‏ای که نظرمو جلب کرد ، تغییر کد HTML توئیتر بود. البته انتظار هم می رفت. به هر حال تحصیل کرده‏ای گفتن D:

من اگه بودم سعی می کردم حتما وایرلس موبایلمو ردیفش کنم که راحت بشم !
کما اینکه با N78 این کارو کردم و به شبکه وایرلس وصل شدم. البته خب اون شبکه که من بهش وصل شدم ، چندان پیچیده نبود ، فقط یه پسورد می خواست.

من امشب بازم یادم رفت جومونگ ببینم :(
فردا هم که نمی رسم ببینم. چون تا برسم خونه فکر کنم تموم شده.

امشب باید زود بخوابم ، چون فردا صبح ساعت 8:30 باید دانشگاه باشم.

نتایج تحقیقاتمو ! هم دقیقا یک دقیقه مونده بود به ساعت 12 شب ، فرستادم. استاد از این اخلاقا داره که به حتی یک دقیقه تاخیر هم گیر بده !
می گفت 5 نمره هم داره !
یکم فارسی بود ، بقیشو انگلیسی تحویلش دادم ، چون دیگه نمی رسیدم بخوام ترجمه کنم.

این مطلب قراره فردا صبح فرستاده بشه.

شب خوش.



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 6:48 عصر | نظرات دیگران()

    به نام خدا زنده هستم D:

    سلام :)

    خیلی خوابم میآد ، همین D:
    _____________________
    ( کاش می شد کاری کرد که متنی که این زیره اول نشون داده نشه ، وقتی که کاربر سه خط بالا رو خوند و ضد حال خورد ، یه دفعه بقیش ظاهر بشه ! حال میده ها ، نــــــــــــــــــــــه ؟! D: )

    واقعا نمی دونم چی بگم آخه. ولی من موندم کسی که از تعطیلی کلاسش اینقدر ذوق کرده ، چطوری تونسته تا دکترا پیش بره ؟! ( به جون همون یه دونه بچت که 2 ساعت پیش عروسیش بود ، این فقط یه سواله D: )

    صبح من قرار داشتم ، فکر کردم 8:30 باید دانشگاه باشم. در حالیکه 9:30 قرار داشتم !
    کلی حالم گرفته شد. آخه به زور صبح بیدار شدم. خیلی خوابم میومد.
    ساعت 10 آز ریز داشتم. هیچ کس برنامه رو ننوشته بود. ما هم هرکی که گیر آوردیم ، برنامشو گرفتیم و کامپایل کردیم. بعد از اینکه میکروکنترلر رو پروگرم (Program) می کردیم و می دادیم به استاد که تست کنه ، درست کار نمی کرد !
    خسته شدیم دیگه. استاد گفت شاید پورتش سوخته باشه ، برنامه رو تغییر بدین که روی پورت 3 خروجی بده !
    حالا کار بیشتر شد. برنامه که واسه خودمون نبود. اصلا نمی دونستیم برنامه چی باید باشه و چیکار باید بکنه <":
    به حر حال این کارو هم کردیم و دوباره مراحل قبلی رو طی کردیم.
    آخرش استاد به این نتیجه رسید که میکرو سوخته ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! !
    ( ولی اتفاق عجیبی بود ، چون حتی Programmer هم موقع پروگرم کردن پیغام خطا نمی داد ! )
    بعدش استاد چند تا میکرو داد ، گفت اینا رو تست کنید که اگه سالمه پروگرم کنید.
    خلاصه که کارمون حسابی طول کشید.
    بعدشم که رفتم پایین و ناهار خوردم و دوباره اومدم بالا واسه آز معماری.
    توو این کلاس 2 - 3 تا پسر بیشتر نیستیم که معمولا یکی همیشه غایبه !
    ما هم می ریم مدار رو از دخترا می گیریم و می کشیم D:
    آخه کی حالشو داره بره مدار طراحی کنه بابا ، مگه بیکارم D: ( البته اونا هم که طراحی نمی کنن ، از کتاب در میآرن شکل مدار رو )
    رو همین حساب که کاری نمی کنیم ، هیچ وقت گزارشش کار نداریم D: <":
    امروز بازم استاد گزارش کار خواست ، گفتم بعدا می دم :))
    گفت منم نمرتو بعدا می دم ! ( می خواستم بگم یعنی ترم بعد ؟! D: )
    خلاصه باید یه فکری واسه اینا بکنم.
    مدار هفته بعد سخته. مدار آز ریز که خیلی سخت تره.
    ...

    امروز یکی از بچه ها اومد گفت قراره بچه های بهمن 84 هم با ما بیان اردو ؟!
    گفتم نه ، فکر نکنم ، قراره بچه های کلاس خودمون بریم؛ فقط یکی از بچه ها به یکی از دخترای اونا گفته ، منم بهش گفتم به بقیه دیگه نگو.
    گفت ولی همه می دونن و می خوان بیان ! ! ! ! ! ! ! !
    حقیقتا کفم برید !
    بعدش گفتم نمی دونم ، هرچی که همه بچه ها تصمیم بگیرن ، من حرفی ندارم.
    حالا فکر کن اینا ( نمی دونم کی ) رفته با جعفر و مسعود هم حرف زده که با ما بیآن ! ! ! ! ! ! ! ! !
    بعد گفته که : جعفر گفته اگه مسعود نیاد من نمیآم ، رضا هم گفته اگه جعفر نیاد من نمیآم ! ! ! ! ! ! !
    یقینا اینو دیگه از خودش درآورده ( کسی که گفته )
    من که خودم مخالف اومدن بچه های بهمن هستم.
    حالا باید دید چی میشه. بچه ها نظرشون چیه.
    همچنان امیدوارم که خدا بخیر بگذرونه و مشکلی پیش نیاد.
    ...

    وقتی اومدم خونه رؤیاهای خوبی توو ذهنم بود. دوست دارم بشینم باز هم بهش فکر کنم. نه اینکه فقط یه رؤیای شیرینه ، نه؛ واسه اینکه می تونه فقط یه رؤیا نباشه.
    دوست دارم 5 روز آینده به سرعت بگذره. هم آخر ماه میلادی میشه. هم آخر هفته میشه و هم خونه جدید کار رنگ و روغنش تموم میشه. بعدش میشه راحت تر فکر کرد !
    ...

    نمی دونم برم بخوابم یا نه.
    از کارت اینترنتم نمی دونم چقدر مونده. اگه تا امشب تموم نشه خیلی خوبه.
    باید برم نون بگیرم ، خسته هستم ، حسش نیست.
    ...

    چند روز پیش متن قشنگی خوندم.
    متاسفانه حتی یه جمله هم یادم نیست ! ( الآن که دارم می نویسم آفلاین هستم و نمی تونم برم بخونم )
    ولی مضمون بیشتر بندهاش توو ذهنمه. کلا امیدوارانه بود !

    به امید روزهای بهتر :)



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 6:48 عصر | نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بزرگی را گفتند تو کار خود کنی و مردم کار خود ، گفت همین را باید نه آنچه را من کنم آنان کنند بلکه باید انتخاب کنند آنچه من گویم و آنچه دیگران کنند و گویند تا عاقبت خود یاد بگیرند که چه کار کنند .

    یاد این گفته شهید مطهری افتادم که فرمود مردم اگر صد بار هم اشتباه کنند چون یاد می گیرند که چه کار کنند پس بگداریم خود انتخاب کنند (نقل به مضمون) حال در راستای انتخابات متعددی که در خرداد 88در نظام جمهوری اسلامی قرارداریم که مردم چگونه و چه کسی را انتخاب کنند جملات فوق دو نکته اساسی را برای هرکسی که دلی در گرو این نظام عزیز دارد تداعی می کند

    1- کار تبلیغاتی خودمان را برای نامزد مورد علاقه خود به پیش ببریم و محسنات اورا به مردم بگوییم البته خود به خود باید کارهای مجریان را نیز بیان کرد تا بتوان برنامه مورد علاقه مردم را مناسب برای آن بیان کرد.

    2- بین خود و خدای خود بیاییم قانون بازی را رعایت کنیم و هر کس وهر سلیقه ای رای اکثریت را به دست آورد همه بعنوان رئیس جمهور آنرا قبول داشته باشیم و دیگر این همه به این منتخب برچسب ضدیت با دین و انقلاب و مردم  و امام نزنیم .



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 6:47 عصر | نظرات دیگران()



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 6:47 عصر | نظرات دیگران()
    پیش از این نمونه سوال هماهنگ کشوری ریاضی 1 نوبت صبح خرداد 1380 رو در وبلاگ گذاشتم که می تونید در آدرس http://riaziaat.blogfa.com/post-41.aspx ببینید.

    سوال امتحان هماهنگ کشوری ریاضی1 - خرداد 1380 - غایبین موجه رو هم از پیوندهای زیر دانلود کنید: ( فایل با فرمت pdf و حجمش 138 کیلوبایت هست)

    پیوند1: http://riaziaat.googlepages.com/Riazi1-3-80-Ghayebin.pdf

    پیوند2:

    برای مشاهده فایل عکس سوالات  ادامه مطلب رو ببینید.



  • کلمات کلیدی :
  •  نوشته شده توسط فرز ها در سه شنبه 88/2/8 و ساعت 6:47 عصر | نظرات دیگران()
    <   <<   111   112   113   114   115   >>   >
     لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مردم انتخاباتی میآفرینند که دشمن را خشمگین کند
    تصاویری از احمدی نژاد
    فرزندان احمدینژاد چای ریاستجمهوری را نمیخورند
    مردم انتخاباتی میآفرینند که دشمن را خشمگین کند
    میر حسین امیدوار می باشد که ...
    آلبوم جدید و فوق العاده زیبای بنیامین بهادری با نام 88
    [عناوین آرشیوشده]

    بالا

    طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

    بالا