گوشهای از حکمت لقمان
بعضی از مفسران به تناسب اندرزهای لقمان که در آیات قرآن کریم منعکس است قسمتهایی از سخنان حکمت آمیز این مرد الهی را بازگو کردهاند که ما فشردهای از آن را در اینجا میآوریم:
الف: لقمان به فرزندش چنین میگفت: یا بنی! ان الدنیا بحر عمیق، و قد هلک فیها عالم کثیر، فاجعل سفینتک فیها الایمان باللَّه، و اجعل شراعها التوکل علی اللَّه، و اجعل زادک فیها تقوی اللَّه، فان نجوت فبرحمة اللَّه و ان هلکت فبذنوبک!:
پسرم! دنیا دریای ژرف و عمیقی است که خلق بسیاری در آن غرق شدهاند، تو کشتی خود را در این دریا ایمان به خدا قرار ده، بادبان آن را توکل بر خدا، زاد و توشهات را در آن تقوای الهی، اگر از این دریا رهایی یابی به برکت رحمت خدا است، و اگر هلاک شوی به خاطر گناهان تو است .
همین مطلب در کتاب کافی، ضمن سخنان امام کاظم ع به هشام بن حکم به صورت کاملتری از لقمان حکیم نقل شده است:
یا بنی ان الدنیا بحر عمیق، قد غرق فیها عالم کثیر، فلتکن سفینتک فیها تقوی اللَّه، و حشوها الایمان، و شراعها التوکل، و قیمها العقل، و دلیلها العلم، و سکانها الصبر:
پسرم دنیا دریای عمیقی است که گروه بسیاری در آن غرق شدند، کشتی تو در این دریا باید تقوای الهی باشد، و زاد و توشهات ایمان، و بادبان این کشتی توکل، و ناخدای آن عقل، و راهنمای آن علم، و سکان آن صبر است .
ب- در گفتار دیگری به فرزندش در آداب مسافرت چنین میگوید:
پسرم! هنگامی که مسافرت میکنی، اسلحه و لباس و خیمه و وسیله نوشیدن آب، و وسائل دوختن و داروهای ضروری را که هم خود، و هم همراهانت از آن استفاده میتوانید بکنید بردار، و با همسفران در همه چیز جز در معصیت الهی همراهی کن.
پسرم! هنگامی که با جمعی مسافرت کردی در کارهایت با آنها مشورت کن.
در صورت آنها تبسم نما.
در مورد زاد و توشهای که داری سخاوتمند باش.
هنگامی که تو را صدا زنند پاسخ گو و اگر از تو کمک بخواهند آنها را یاری کن.
تا میتوانی سکوت اختیار کن.
نماز بسیار بخوان.
در مرکب و آب و غذا که داری سخاوتمند باش.
اگر از تو گواهی به حق بطلبند گواهی ده.
اگر از تو مشورتی بخواهند برای به دست آوردن نظر صائب کوشش کن و بدون اندیشه و تامل کافی پاسخ مگو، و تمام نیروی تفکرت را برای جواب مشورت به کار گیر که هر کس در پاسخ مشورت خالصترین نظر خود را اظهار نکند، خداوند نعمت تشخیص و اندیشه را از او میگیرد.
هنگامی که ببینی همراهان تو راه میروند، و تلاش میکنند، با آنها به تلاش بر خیز.
دستور کسی را که از تو بزرگتر است بشنو.
اگر از تو تقاضای مشروعی دارند همیشه جواب مثبت بده، و هرگز نه نگوی، زیرا گفتن نه، نشانه عجز و ناتوانی و سبب ملامت است ...
هرگز نماز را از اول وقت تاخیر نینداز، و این دین خود را فورا ادا کن.
با جماعت نماز بگذار، هر چند در سختترین حالات باشید ...
اگر میتوانی از هر غذایی میخواهی بخوری قبلا مقداری از آن را در راه خدا انفاق کن.
کتاب الهی را تلاوت کن، و ذکر خدا را فراموش منما .
ج- این داستان نیز از لقمان معروف است، در آن هنگام که به صورت بردهای برای آقایش کار میکرد، روزی به او گفت: گوسفندی برای من ذبح کن و دو عضو که بهترین اعضای آنست برای من بیاور.
او گوسفندی را ذبح کرد و زبان و دل آن را برای وی آورد.
چند روز دیگر همین دستور را به او داد منتها گفت، دو عضو که بدترین اعضای آن است برای من بیاور لقمان بار دیگر گوسفندی را ذبح کرد و همان زبان و دل را برای او آورد، او تعجب کرد و از این ماجرا سؤال کرد، لقمان در پاسخ گفت: قلب و زبان اگر پاک باشند از هر چیز بهترند و اگر ناپاک شوند از همه چیز خبیثتر و بدتر! .
در حدیثی از امام صادق ع میخوا نیم.
فرمود: به خدا سوگند، حکمتی که به لقمان از سوی پروردگار عنایت شده بود، به خاطر نسبت و مال و جمال و جسم او نبود بلکه او مردی بود که در انجام فرمان خدا قوی و نیرومند بود، از گناه و شبهات اجتناب میکرد، ساکت و خاموش بود با دقت مینگریست بسیار فکر میکرد، تیزبین بود، و هرگز در (آغاز) روز نخوابید و در مجالس (به رسم مستکبران) تکیه نمیکرد، و رعایت آداب را کاملا مینمود، آب دهن نمیافکند، با چیزی بازی نمیکرد، و هرگز در حال نامناسبی دیده نشد ...
هیچگاه دو نفر را در حال نزاع ندید مگر اینکه آنها را با هم صلح داد، و اگر سخن خوبی از کسی میشنید حتما ماخذ آن سخن و تفسیر آن را سؤال میکرد، با فقیهان و عالمان بسیار نشست و برخاست داشت ... به سراغ علومی میرفت که بتواند به وسیله آن بر هوای نفس چیره شود، نفس خود را با نیروی فکر و اندیشه و عبرت مداوا مینمود، و تنها به سراغ کاری میرفت که به سود (دین یا دنیای) او بود، در اموری که به او ارتباط نداشت هرگز دخالت نمیکرد، و از این رو خداوند حکمت را به او ارزانی داشت .
تفسیر نمونه، ج17، ص: 45
